ایران ـ اجتماعی
گوشهای از کارنامه سیاه چهل ساله حاکمان ایران؛ قسمت اول: بحران آب
از طلیعه امید انقلاب ۵۷ تا کارنامه فجیع در۹۷
چهل سال از آن طلیعه امیدی که سپیدهدمانش در آرزوهای مردم غیورش میشکفت و گل میداد، گذشته است. ایرانی که در رویای آزادی و آبادی و عدالت اجتماعی بود، چیزی نگذشت که سفینه آزادیش به گل نشست و در پایان چهل سال سیاهی و تباهی، اینک غرق در بحرانهای همه جانبه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، انسانی و طبیعی، از جمله ـ بحران آب ـ است. اینک بعد از ۴۰ سال، ایران سرزمینی سوخته و دستخوش سونامی بحرانهای لاعلاج است.
اولین پدیده نوپایی که در چهل سال گذشته، به مسلخ رفت «آزادی» بود که قربانی مطامع این حاکمیت شد تا به زعم آنهایی که سودای خلافت مسلمین را در سر داشتند، محقق شود. همین مبنا برای رقم زدن سرنوشت ۲چشمانداز دیگر( آبادی و عدالت اجتماعی) کافیست. جامعهای که در آن آزادی را به قربانگاه ببرند، هرگز روی عدالت اجتماعی و آبادانی و رفاه را به خود نخواهد دید.
شمهای ازکارنامه سیاه چهل ساله حاکمیت
بخشی از کارنامه سیاه این حاکمیت که بیانگر ابعاد کلان فجایع طبیعی و انسانی است، به قرار زیر میباشد:
۱- بحران آب و کشاورزی ۲- بحران دریاچهها و تالابها ۳- بحران ریزگردها ۴- بحران آلودگی هوا
۵- بحران متروکه شدن ۳۳هزار روستا ۶- بحران مهاجرت گسترده به شهرها ۷- بحران بیکاری
بنابراین از امروز در نظر داریم تا با سلسله گزارشاتی، شما را به پارهای از حقایق امروز محیط زیست غرق در بحرانمان بیشتر آشنا کنیم. لذا از عامل پایهای آن در حیات طبیعی و انسانی، یعنی آب آغاز میکنیم و روزهای بعد، به موضوعات دیگر میپردازیم:
۱ـ بحران آب و کشاورزی
خبرگزاری رویترز از قول گری لوییس مینویسد: «ایران یکی از پیشرفتهترین روشهای آبیاری در هزاره اول میلادی را داشته است و امنیت آب، چالش امنیت انسانی جدی در ایران امروز به شمار میآید». «علت بحران آب ایران در میزان مصرف شهروندان نیست…و تنها یکسوم آب مورد استفاده در کشاورزی به صورت بهینه استفاده میشود.» (۲۱ مرداد ۱۳۹۳، سایت مرکز اطلاعات سازمان ملل در تهران)
رویترز ۹۳ مینویسد: «سدسازیهای بیش از اندازه و آبیاری غیراصولی، بحران آب در ایران را رقم زده است… در دهههای گذشته طول دریاچه ارومیه به ۱۴۰کیلومتر و عرض آن به ۵۵کیلومتر میرسید؛ اما هماکنون تنها ۵درصد از این دریاچه باقی مانده است!»
در زمینه بحران آب که بنیاد زندگی ایران و ایرانی را مورد تهدید جدی قرار داده است، شاهد خیانت آشکار این حاکمیت نسبت به سرنوشت مردم هستیم. در این رابطه حتی شاهد گزارشات و اعداد و ارقام متعدد رسانههای حکومتی هستیم؛ ولی از سوی حاکمیت، هیچ توجهی به این معضل صورت نمیگیرد. بحران آب منجر به چندین قیام اعتراضی توسط کشاورزان در سال ۹۷ شده است.
هر قیامی هشدار به خیانت حاکمان
قیام کشاورزان اصفهان و خوزستان و… هشداری نسبت به خیانت حاکمان در چهل سال تخریب محیطزیست ایران میباشد. اعترافات رسانههای حکومتی گواه ناگزیر بحران عمیق آب است. سایت عصر ایران در ۶ بهمن ۹۷ مینویسد: «جدیدترین آمارهای وزارت نیرو حاکی از آن است که در استانهای فارس، خراسان جنوبی و اصفهان نه تنها سفرههای زیرزمینی آب تهی شدهاند که ذخایر سدها نیز کاهش ٢۵ تا ۵٠درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه میکنند».
در این گزارش از قول عیسی کلانتری، مشاور معاون اول روحانی در امور آب، آمده است: «اگر فکری برای بحران آب نکنیم، ٢۵سال دیگر باید ۵٠میلیون ایرانی از کشور مهاجرت کنند و مهاجرت تبعات وحشتناکی دارد؛ تا جایی که شاید چیزی به نام ایران دیگر وجود نداشته باشد. مسؤلان هنوز بحران را درک نکردهاند».
بخشی از بحران آب شامل نشست زمین بر اثر خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی است. نمونهای از ایجاد این بحران مرگزا در سایت عصر ایران آورده شده است: «نرخ فرونشست زمین در گستره جنوبغربی تهران از ١٧سانتیمتر در سال ٨۴ تقریباً به ۲برابر رسیده است.»
بحران آب ، مردم سراسر کشور را غرق در رنج و مصیبت کرده و هزاران روستا به خاطرکمبود آب خالی از سکنه شده است. روستائیان هستی از دست داده، به شهرها گریختهاند و حاشیه سیاه شهرها هر روز بر اثر هجوم این روستائیان محروم و گرسنه، متورمتر میشود. در داخل شهرها هم وضعیت چندان بهتر نیست؛ در برخی از شهرها در لولههای آب به جای آب صاف و سالم، آب گلآلود و گاهی هم هوا جاریست. این وضعیت را در زمستان شاهد هستیم؛ تابستان که از راه برسد حتما مردم با مشکلات بیشتری مواجه خواهند شد.
شکی نیست که بحران آب و کشاورزی در ایران، چکیدهای از کارنامه چهل سال تخریب محیطزیست است. این بحران بسان اژدهایی در کمین بلعیدن هست و نیست زندگی کشاورزان ایران نشسته است.