ایران ـ اجتماعی
اعتراض گلرخ ایرایی نسبت به عدم رسیدگی پزشکی به همسرش، آرش صادقی
زندانی سیاسی گلرخ ایرایی که در زندان اوین محبوس است، در واکنش به عدم رسیدگی پزشکی به همسرش آرش صادقی، نامهای سرگشاده نوشته است. آقای صادقی که در زندان رجاییشهر کرج دوران حبس خود را سپری می کند، به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندرو سارکوم مبتلاست. این زوج زندانی از دیماه سال ۹۶ تاکنون بدون هیچ توضیح مشخصی از ملاقات و تماس تلفنی محروم بودهاند. خانم ایرایی در بخشی از نامه خود میگوید: آرش پس از تحمل بازداشتهای مکرر و از دست دادن مادرش طی حمله سربازان گمنام رژیم اسلامی به منزلشان و محروم شدن از حق تحصیل و محرومیت از حقوق شهروندی و تحمیل ۱۹ سال حبس بدون وجود ادله و اسنادی معتبر جهت صدور آن، هماکنون با کینهتوزی سپاه ثارالله و قوه قضاییه مواجه است. حق درمان که از حقوق اولیهی زندانیان است و طبق قوانین خود نوشته جمهوری اسلامی، زندانی محق به استفاده از آن است، از آرش دریغ کرده و همچنان با مخالفت، سکوت و بیتفاوتیشان مواجه هستیم.
آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر کرج که از چندی پیش مشخص شد به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندرو سارکوم مبتلا شده است با تاخیر بسیار مورد عمل جراحی خارج کردن تومور از ناحیه دست راست قرار گرفت؛ ولی به دلیل تعجیل مسئولان زندان برای بازگرداندن او به زندان، درمان این زندانی نیمه تمام ماند.
به دلیل درمان نیمه کاره، دست وی از ناحیه جراحی شده به شدت عفونت کرد. علاوه بر این موضوع، این زندانی روز شنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۹۷ با تاخیر بسیار برای انجام آزمایشات به بیمارستان خمینی اعزام شد. آرش صادقی طی این اعزام و در محل بیمارستان، مورد ضرب و شتم ماموران همراه قرار گرفت. ماموران بصورت عمدی به محل جراحی شده آقای صادقی در ناحیه دست راست که دچار عفونت نیز است، ضرباتی زدهاند که باعث تورم و خون مردگی مضاعف شده است.
در واکنش به عدم رسیدگی مناسب پزشکی و کارشکنی مستمر در راه درمان آرش صادقی، همسر وی، زندانی سیاسی گلرخ ایرایی که خود در زندان اوین محبوس است، نامهای سرگشاده نوشته است.
متن نامه گلرخ ایرایی:
از دیماه ۹۶ تاکنون بدون هیچ توضیح مشخصی من و همسرم آرش صادقی از ملاقات و تماس تلفنی محروم بودهایم و در تمام این مدت بهجز یک ملاقات ۲ ساعته که بیش از پنج ماه از آن میگذرد ، هیچ تماسی باهم نداشته و کاملاً از هم بیخبریم.
در ماهای اخیر به دلیل بروز سرطان، اخبار بسیاری از وخامت حال آرش شنیدم که نهایتاً تنها کاری که انجام شد اعزام او جهت جراحی به بیمارستان بود که سریعاً بعد از یکی دو روز از انجام جراحی با وجود مخالفت کادر پزشکی، [به] اصرار سپاه ثارالله به زندان بازگردانده شد که طبق تأیید بهداری گوهردشت پیشروی بیماری و نبود امکانات در زندان به حدی بود که مسئولین بهداری مسئولیت عواقب حضور آرش را در زندان پس از انجام جراحی، به عهده نگرفتند.
با بروز عفونت پس از جراحی، هم چنان آرش در زندان بوده و با اعزام و بستری نمودن وی در بیمارستان مخالفت میشود.
همه اینها در حالی است که پس از گذشت چند ماه از جراحی و اثبات ضرورت شیمیدرمانی و تأکید کادر پزشکی بیمارستان مربوطه بر انجام شیمیدرمانی در صورت حضور آرش در زندان و تأیید پزشکان خود گماشتهی جمهوری اسلامی در بهداری گوهردشت مبنی بر عدم توانایی رسیدگی به وی در طول مدت شیمیدرمانی، همچنان اقدامی جهت بستری نمودن آرش در بیمارستان و شروع شیمیدرمانی صورت نگرفته است.
آرش که پس از تحمل بازداشتهای مکرر و از دست دادن مادرش طی حمله سربازان گمنام رژیم اسلامی به منزلشان و محروم شدن از حق تحصیل و محرومیت از حقوق شهروندی و تحمیل ۱۹ سال حبس بدون وجود ادله و اسنادی معتبر جهت صدور آن، هم اکنون با کینه توزی سپاه ثارالله و قوه قضاییه مواجه است. حق درمان که از حقوق اولیه زندانیان است و طبق قوانین خود نوشته جمهوری اسلامی، زندانی محق به استفاده از آن است، از آرش دریغ کرده و هم چنان با مخالفت، سکوت و بیتفاوتیشان مواجه هستیم.
طی مدت حبس و محرومیت بی دلیل از ملاقات و تلفن با یکدیگر، هرگز تقاضایی مبنی بر کم کردن عقدهگشاییهایشان نداشتیم. حال آنچه مهم است این میباشد که جان آرش به واقع در خطر است و آنچه که فکر میکردم نباید پیش آید و آنچه که جبران ناپذیر میدیدم بروز کرده و نمیدانم بازگشت سلامت آرش تا چه حد میسر خواهد بود.
قوانینی که اصطلاحاً برای احقاق حقوق زندانیان در نظر گرفتهاند و در مجامع بینالمللی لاف آن را میزنند در چنین شرایطی از زیر عبای استبدادشان بیرون میزند و رسوایشان میکند. توقع انسانیت از آنکه بیشتر خود را اثبات کرده در میان نیست . آنچه مهم است از دست رفتن زمان است که هر روز بیش از روز قبل شرایط وخیمتر و شاید جبران ناپذیر میکند.
یقیناً هرچهقدر اوج وقاحت و بیتفاوتی از دست رفتن سلامت همسرم بیشتر شود، توان و قدرت آرش در مقابله با هر آنچه که پیش رو دارد نیز بیشتر خواهد شد و این را نیز به مانند باقی فشارها و آسیبها و بیعدالتیها پشت سر خواهد گذاشت.
از همه دوستان و نهادهایی که در کنارمان هستند، سپاسگزارم و قدردان رفقای عزیزمان که در زندان گوهردشت لحظهای آرش را تنها نگذاشتهاند، هستم. باشد که شعور رخ بنماید و این حجم سنگین بیخردی فروکش کند.
گلرخ ابراهیمی ایرایی ـ بند زنان زندان اوین ـ ۲۱ آبانماه ۱۳۹۷
گفتنی است که زندانی سیاسی گلرخ ایرایی در تاریخ ۱۵ شهریور سال ۹۳ به همراه همسرش آرش صادقی بازداشت و دو روز در خانه امن سپاه نگهداری و سپس بعد از تحمل ۲۰ روز سلول انفرادی در بند ۲-الف سپاه با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی آزاد شد. ماموران سپاه ثارالله در تاریخ سوم آبان ماه سال ۹۵ بدون احضاریه کتبی جهت اجرای حکم حبس، زندانی سیاسی گلرخ ایرایی را بازداشت کردند.
قاضی صلواتی زندانی سیاسی گلرخ ایرایی را درحالی که در بیمارستان تحت عمل جراحی بود، به طور غیابی به اتهامات توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی علیه نظام به ۶ سال حبس محکوم کرد که این حکم با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال کاهش یافت و بعد از مدتی شامل عفو شده و به ۲ سال و نیم تقلیل پیدا کرد.
تقدیم به گلرخ ایرایی: ترانه محلی تقدیم به استقامت گلرخ ایرایی در زندان؛به خاطر ۸۲روز اعتصاب غذا کلیپ
درود بر آرش صادقی و گلرخ ایرایی زندانیان سیاسی دربند اما ایستاده
این شعر رو تقدیم میکنم به همه آنها که ایستاده مردن را بر زندگی بر زانوان ترجیح میدهند
…………………….
آنگاه که جادوگر پیر بر پهن دشت میهن بذر مرگ و نیستی میفشاند
و شکوفههای خوشرقص زندگی را تنها به جرم شکفتن
به سرزمین بیداد به اسارت میبرد
من شاهد بودم
من شاهد بودم که چگونه شکوفههای اسیر
در بزم و محفل پنهانشان
آنجا که جز به چشم عشق دیدن و جز به گوش جان شنیدن نمیتوان
مستانه به رقص میخواندند
ما زنده میمانیم
ما زنده میمانیم
چون زندگی عقیده است و جهاد
پس
ما تا جاودان زندگانیم